خیلی
خیلی دلتنگ شده ام!اما نمیدانم خیلی را چگونه بنویسم که "خیلی"خوانده شود
بازی باهــم بودن
کنــارت هستند ؛ تا کـــی !؟
تا وقتـــی که به تو احتــیاج دارند …
از پیشــت میروند یک روز ؛ کدام روز ؟!
وقتی کســی جایت آمد …
دوستت دارند ؛ تا چه موقع !؟
تا موقعی که کسی دیگر را برای دوســت داشـتن پیــدا کنـند ….
میگویــند : عاشــقت هســتند برای همیشه نه ……
فقط تا وقتی که نوبت بــــــازی با تو تمام بشود !
و این است بازی باهــم بودن … !!!
.
.
.
لطفا قضآوتم نکن
دلگیرم از دنیآ و روزگآرش از بی کسی هآ و سکوت هآ! این منم که اینگونه خسته ام منی که همیشه خوب بودم و خندآن منی که خنده هآیم مثآلی بود به مثآل ضرب المثل! نمی توآنی بفهمی و البته عجیب هم نیست برآیم! چون “تـو”، “من” نیستی! پس لطفا قضآوتم نکن..
نظرات شما عزیزان: